گاندو در قاب خود ستیزی

✍🏽هیوا نوروزی

🔷بعد از انقلاب ٥٨ بیشترین حجم تولیدات رسانەی ملی در حوزە فیلم و سریال غالبا در ژانرهای آموزش خانوادە طنز و سرگرمی بودە است .

اخیرا سریالی از شبکە ٣ سیما در حال نمایش است کە ظاهراً متمرکز بر حوزە سیاست خارجی و راهبردهای امنیتی است و نگاه بیننده را به سمت خود چرخانده است .

🔷گاندو به کنکاش مسائل امنیتی با اولویت مذاکرات هستەای و نفوذ سرویسهای جاسوسی خارجی می پردازد توجیه و آسیب شناسی منافذ حفاظتی نیز در دستور کار آن قرار دارد و گریزی نیز به معضل آقازادگی میزند . البته جناح رقیب داخلی هم از گزند انتقادات بی نصیب نماند و با اظهارات رسانه ای تنی چند از سران سیاسی در رد یا تعدیل محتوا کار بیخ پیدا کرد و ادامه پخش به بعد از انتخابات موکول شد .

🔷نمایش گاندو پس از خرداد ۱۴۰۰ و در زمان طلایی “The best time to “watch جدول پخش یعنی ۲۰:۴۵ شبکه سه تلویزیون جاخوش کرده است و با بهره گیری از موضوعات قومیتی و مذهبی در تلاش است با معرفی ترفندهای اطلاعاتی در کنار سرگرمی و نمایش اقتدار در بکارگیری فناوریهای روز دنیا به بینندگان این نواحی هوشیاری توام با اطمینان خاطر ببخشد و به موازات آن زهره چشمی هم از بدخواهان کشور بگیرد .

🔷تمرکز سامانه اطلاعاتی مذکور در قسمتهای اخیر بر روی یک دیپلمات انگلیسی (شارلوت) است که در تلاش برای نفوذ و حرکت خزنده به لایه های معترض و مستعد است تا با ایجاد ناامنی و تحریک گلوگاههای قومی مذهبی به اهداف خود برسد اما بر خلاف تصورش در تور اطلاعاتی مویرگی و پیچیده زیر نظر است .

🔷داریوش فرهنگ (آقای عبدی) فرمانده ارشد وحیدرهبانی (محمد) فرمانده میدانی از سربازان گمنام ولی پررنگ این سریال هستند و مجموع عوامل بازی محمد را تا حد بازیگران ارزشی نظیر پرویز پرستویی و سید جواد هاشمی پررنگ کرده و قابل تحسین است .

اما انگار سفارش دهندگان و سازندگان سریال پرحاشیە و ساختار شکن گاندو نتوانستند خود را از کلیشەهای فکری ستنی رها کنند و همچنان اصرار دارند واقعیات سوئ مدیریت مرکز را وارونه جلوه دهند و پیاز داغ توهمات پیرامون کوردستان را افزوده بە خورد تماشاگر دهند و در دام تفکرات پوسیده و مهمل حاشیه ستیزی افتاده اند .

🔷شخصیت پردازی و روند فیلمنامه در حال اسطوره سازی از محمد بود تا اینکه شارلوت(بیاینا محمودی) دیپلمات انگلیسی که به مهاباد سفر میکند لو رفته و اسیر تور اطلاعاتی شده سپس نمک گیر میشود در ادامه برای پوشش اشتباهات حود مسیر سقز را در پیش میگیرد محمد و همرزمانش هم که در تعقیب سوژه هستند در کمین آرپیجی زن قرار میگیرند و ادامه داستان …

🔷فرمانده اصلی و کارکشته دستگاهی که به روایت سریال هر سیگنال انسانی و سیستمی معاند را رصد آنالیز و تحلیل میکند به ساده ترین نحو ممکن شناسایی و در تیررس قرار میگیرد .

به نظر میرسد مضمون سریال اگر راوی نفوذ دشمن در کوردستان و خیانت برخی از اهالی هم نباشد اما به وضوح توهم رخنه موساد و MI6 به قلب آن دستگاه را به ذهن متبادر میکند .

🔷تدوین شتابزده و بی سلیقه سناریوی یک سریال چند میلیاردی تصویر اسطوره ای را که از اولین لحظات سریال مدیر جنگنده و محبوب نمایش داده است ناباورانه در معرض حذف در کوردستان قرار میدهد و عامدانه مهاباد و سقز را به مسلخ افکار پوسیده و منسوخ سنتی برده و توهم ترور و ناامنی در پاره تن سرزمین ایران را به خورد مخاطب رسانه ملی و حتی فراملی میدهد .

🔷تصویری که به نظر نمیرسد خوراکی قابل هضم برای فرهیختگان نیست بلکه بیش از هر زمانی در این دوستی خاله خرسه نهادهای امنیتی را هدف کج اندیشی خود قرار داده است. نه هموطنان کورد .

متضرر اصلی از این کج سلیقه گی ؛عوامل سریال و حامیان مالی و سیاسی آن هستند که علیرغم وصایای متعدد بزرگان نظام مبنی بر حفظ وحدت و جلوگیری از جنجال و هیاهوی بی ثمر و تفرقه انگیزانه سرمایه های فرهنگی را در بیراهه توهمات منسوخ قربانی میکنند .

 

ممکن است شما دوست داشته باشید بیشتر از نویسنده

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.